امروز برای کیارش توی کلاسشون جشن تولد گرفتیم .متاسفانه کیکی که سفارش داده بودیم که کیک باب اسفنجی بود آماده نشده بود ما مجبور شدیم دو تا کیک کوچکتر با طرحهای مختلف بگیریم .پف فیل و ژله و فشفشه و هیجان بچه ها و شلوغ کاریهاشون سر کلاس واقعا بامزه بود .... ...
روز 15 بهمن اولین دندون کیارش که مدتیه لق شده بود افتاد .خودش خیلی هیجان زده شده بود .منو سراسیمه از خواب بیدار کرد و گفت که دندونش افتاده .خیلی خوشحال شدم .چقدر زود همه چیز اتفاق می افتد .اولین دندان کیارش چقدر زود افتاد .مبارکت باشه پسر عزیزم دندان تو می افتد یک تار از روزهای عمر من هم توقدم برداری گامی به جلو بزرگ می شوی ومن..... انگار گم می شوم در همین روزهایی که تو داری جلو می روی من شاید میان همین روزها جا مانده ام. ...
دیروز تولد 6 سالگی کیارش عزیزم بود .منم تصمیم گرفتم فردا توی کلاسشون براش تولد بگیرم .عکساشو می ذارم .تبریک تولد کیارش رو هم توی یکی از روزنامه های محلی زدیم .اینم عکس جدید کیارش و تبریک تولد از طرف مامان وبابا. ...
اولین برف زمستانی دو روز پیش توی شهر ما بارید .خدا روشکر که زمستون ما سفید پوش شد .کیارش خیلی خوشحال شد .متاسفانه برفها زود آب شدند وپسرم نتونست آدم برفی درست کنه .عیبی نداره ما منتظر برف بعدی می مونیم. ...