روزهای خوب کودکی

نقاشی های آینوشم...

آینوشم این روزها.......

تولد آینوش رو برگزار کردیم به خاطر کرونا نتونستم تولدی بگیرم با حضور همه ...تولدش شد دو تا یکی خونه آقا جون با حضور پرمهر آقاجون و مادر جون و دایی ها و زندایی و یکی تولد توی باغچه مون با حضور گرم مادر و عمه ها ...در کنار همه آینوش تولد شش سالگیشو به خاطر سپرد ...تولدت باز هم مبارک فرشته کوچکم ...دختر رویاهای کودکی ام ......

دختر کوچکم در دنیای کوچکت ملکه سرزمینی می شوی به وسعت پاکی قلبت ...با دست های کوچک دقیقه ها وقت می گذاری و تاج و دستبندی میسازی تا ملکه آرزوهایت زیباتر شود و تصویر رویایت واقعی تر ...تو ملکه ای هستی برای من و فاتح سرزمین قلبم ...دختر کوچکم برایت آرزوی دنیایی دارم که وقتی بزرگ شدی آزادانه و مانند یک ملکه در آن قدم بزنی ..شاد بخندی و قدم برداری محکم و استوار....برایت دنیایی را آرزو می کنم که زن بودن در آن افتخار باشد و تو آزادباشی آزاد آزاد.......

...

کتابهایی که کیارش تو ایام قرنطینه خونده ...کتابهای خیلی عالی برای این سن ... کیارش و کتابهاش...

بهار را باور کرده ایم گرچه این روزها آن چنان که باید در هوای بهار قدم نزده ایم ...بهار را در آغوش نگرفتیم و آن چنان که شایسته اش است به استقبالش نرفتیم ولی بهار آمده است و خودش را در باغچه کوچک حیاط مان نشان می دهد ..در طبیعت سبز شهرم ...بهار آمده است همان گونه سبز و زیبا و عاشق ..بهار را باور کنیم و سبزی اش را ......