حرف حساب
امروز هم طبق معمول کیارش صبح زود از خواب بیدار شد و اومد که منو از خواب بیدار کنه منم که خیلی خوابم می اومد گفتم مامان خسته است بذار بخوابه . کیارش به پنجره اتاق اشاره کرد و گفت : مامان نگاه کن روزه دیگه شب نیست باید بیدار شیم بریم صبحانه بخوریم .دیدم حرف حساب جواب نداره تسلیم شدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی