کیارشکیارش، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

روزهای خوب کودکی

کیارش وادعای قدرت

1390/5/4 12:36
نویسنده : آذر
321 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز همرا عمه ها وطاها رفتیم پارک بالای خونه مون.کیارش کلی بازی کرد مخصوصا توپ بازی .البته بدوبدو کردن که کار همیشگی کیارشه.تو پارک چند تا پسر بزرگتر از کیارش هم در حال دوچرخه سواری بودند .وقتی ار دوچرخه هاشون پیاده شدند و اومدن که یه کمی استراحت کنند. کیارش رفت و باهاشون دعوا می کرد و ادای بزن بزن  درمی آوردو اونا رو هل می داد اونا هم کاری به کارش نداشتند .تا اینکه رفتند کیارش هم اومد پیش ما و گفت اونا با من جنگ کردند منم همشون رو کشتم .طاها هم در حالی که به این دوست قوی افتخار می کرد می گفت من چشمامو خفاشی کردم اونا ترسیدن ورفتند.گفتیم بله از ترس شما رفتند نه از تواضع وفروتنی خودشون.آخه بچه به این کوچیکی و ریزی اینقد ادعا داره؟خنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ماهان
4 مرداد 90 14:59
دوست خوبم ممنونم که دلداریم دادی
معصومه مامان سهند
5 مرداد 90 14:02
قربونت بشم بزن بهادر خاله. فدات بشم همیشه از حق خودت دفاع کن
محمد گیان
5 مرداد 90 14:29
سلام ایول به کیارش چطوری پهلوان خوبی
معصومه مامان سهند
6 مرداد 90 12:33
سلام و صد سلام . با پست جدید به روز شدم. خوشحالم میکنید بخونید و نظرات خوشگلتون رو بهم بدید. من و سهند دوستتون داریم.
مامان شازده کوچولو
7 مرداد 90 16:10
سلام کیارش نازم خاله جونم قوی بودن خوبه ولی قلدری اُ اُ اُ...... ولی هر کاری بکنی جیگر خاله اییییییییییی
معصومه مامان سهند
7 مرداد 90 16:30
خاله جون پست جدید گذاشتم خوشحال میشم به ما سری بزنید
محمد گیان
8 مرداد 90 14:33
سلام کیارش چطوری خوبی
مامان ماهان عشق ماشین
10 مرداد 90 10:26
خدا گوید:تو ای زیباتر از خورشید زیبایم، تو ای والاترین مهمان دنیایم، بدان آغوش من باز است، شروع کن! یک قدم با تو،تمام گامهای مانده اش با من.....
محمد گیان
10 مرداد 90 11:35
سلام