کیارش وتهدیدمامان
یه روز که از دست کیارش به علت خرابکاری ناراحت شده بودم بهش گفتم اگه مامانو اذیت کنی مامان یه بچه دیگه می شم.حالا می بینم آقاکیارش دیروز که از دستم عصبانی شده برگشته و می گه :می رم یه مامان دیگه می آرم.با خودم گفتم حالا جلو بابایی نگی کلی ذوق می کنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی