کیارشکیارش، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

روزهای خوب کودکی

كيارش و مسافرت

1391/5/26 10:00
نویسنده : آذر
542 بازدید
اشتراک گذاری

هفته گذشته روز 16 مردادماه همراه عمه هاي كيارش رفتيم شهرضا خونه عمه كيارش .ديگه اين مسافرت برامون شده رسمي .الان سه ساله هر سال تابستون مي ريم اونجا. واقعا بهمون خوش مي گذره .كيارش هم خيلي بهش خوش گذشت .مخصوصا با حضور طاها كه ديگه تا دلشون خواست بازي كردند و شيطوني . اتاق اميرعلي پسر عمه كيارش كه ديگه نگو .بيچاره همه چيزاشو به اين دو تا داده بود.باباي كيارش يه كم آب به آب شده بود و مريض شده بود .كيارش رفته بود يه قرص از بسته قرص درآورده بود و اومد به زور انداخت تو دهن باباشخنده .كلي از باباش مواظبت مي كرد پسرم الهي فداش بشم .  قلب دست عمه كيارش و شوهر عمه اش درد نكنه كه همه جوره كاري مي كردن كه به ما خوش بگذره .يه روز هم رفتيم اصفهان كه كيارش توي بازار كلي منو اذيت  كرد صنايع دستي كه واسه ما هميشه جالبه واسه كيارش اصلا جذابيتي نداشت و دوست داشت زودتر از اونجا بريم .خريد عروسك انگري برد ولاك پشت هاي نينجا هم كه كار هميشه مونه .اينم عكس ها

كيارش وستايش

اين عكس كيارش و ستايش دختر عموي كيارشه كه كيارش خيلي دوستش داشت وهمش دنبالش اين ور واون ور مي رفت  كار تا جايي پيش رفت كه كيارش درخواست داد اونو با خودمون بياريم

كيارش وطاها

كيارش و طاها كنار پل خواجو بعد از كلي گشت وگذار و خريد و خوردن ساندويچ و سس مالوندن اين دو تا به دهنشون.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

نرگس
31 مرداد 91 10:34
عکساشو می بینم دلم براش تنگ میشه آذر جون... ببوسش
خاله نسترن ابتین
1 شهریور 91 22:27
به به امیدوارم همیشه خوش باشید . کیارش جون آرزوی بهترین شفرها رو برات دارم
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
2 شهریور 91 19:02
این تب انگری برد ول کن بچه ها نیست.خداییش بازی خوبیه. منم عاشق شهرصام و همش خاطرات خوب از این شهر دارم. همیشه به گردش و شادی.
مادر جون آبتین
26 شهریور 91 19:07
خوش باشید کیارش دختر عموت خیلی خوشگله میدونستی یا نه