کیارشکیارش، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

روزهای خوب کودکی

كيارش و اين روزها

1391/3/25 18:57
نویسنده : آذر
528 بازدید
اشتراک گذاری

اين روزها كيارش ديگه خيلي خوب ميره مهدكودك .واقعا ديگه خيالم راحت شد .خيلي مرحله سختي بود كه خوشبختانه پشت سر گذاشتم تایید.احساس مي كنم كيارش يه كمي بزرگتر شده وحرفهامو بيشتر مي فهمه و راحتتر مي تونم چيزها رو براش توضيح بدم.از اين بابت خيلي خوشحالم .ديشب مهمون داشتم وكيارش كلي با پسرعموم كه سه سال از كيارش بزرگتره بازي كردEmoticon براي همين اتاقش به هم ريخت و نامرتب شد .امروز كه از خواب بيدارشدم و داشتم خونه رو مرتب مي كردم كيارش اومد پيشم وگفت مامان اتاقم نامنتب (نامرتب)شده بايد منتبش كنيم من نمي تونم تو هم بايد بياي كمكم.منم با كمال ميل رفتم كمكش و اتاقش رو مرتب كرديم.Smiley

منم كه منتظرم تا تابستون شروع بشه و كيارش رو تو كلاسهاي تابستوني ثبت نام كنم .Emoticon

چند روز پيش رفتيم پيش دخترخاله ام كه زايمان كرده بود و يه دختر به دنيا آوردهEmoticon وپسر بزرگش بامداد كه يك سال از كيارش كوچكتره و دوست كيارش حساب مي شه خواهر دار شده .حالا از روزي كه اومديم خونه مون كيارش مرتب به من ميگه مامان يه خواهري برام از دنيا بيار ومن خواهر دوس دارم .مي خوام باهاش بازي كنم ديگه كار تا اونجا پيش رفت كه برگشته ميگه مامان بيا بريم مغازه يه خواهري بخريم بذاريم تو شكمت تا از دنيا بياريشنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

فرهاد داودوندی
26 خرداد 91 23:09
با سلام همیشه از نو آوری و ابتکار در ایجاد وبلاگ و سایت لذت می برم ، شاید باورتان نشود ، هر روز از صد ها وبلاگ دیدن می نمایم ، اما وبلاگ خاطرات کیارش کوچولو برایم خیلی جذاب بود ، برای کیارش عزیز و خانواده محترمش بهترین ها را آرزومندم موفق باشید
نرگس
6 تیر 91 11:30
جانم... فکر فرزند دوم خیلی سخت است ...تصمیمش سخت تر...
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
2 شهریور 91 19:05
الهی.خوب اقدام کنید دیگه.اتفاقا ماهان هم میگه از دنیا بیار.البته فقط پسر.